این مهم همان واقعیتی است که برخی میکوشند به بهانه مشکلات اقتصادی در جامعه و تفاوت دیدگاههای ایدئولوژیک و سیاسی خود بهویژه در مناسبتهای خاص مذهبی همچون ماه محرم با سلاح بیگانگان به آن شلیک کنند.
تهمت، توهین، شایعهپراکنی و تخریب شخصیت افراد به بهانههای مختلف، مصداق بارز حرمتشکنی در جامعه است که همدلی و همراهی با یکدیگر را از بین میبرد و آسیبهای اجتماعی متعددی برای جامعه به همراه دارد.
بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز میشود
امان الله قرائی مقدم، اسـتـاد دانـشـگـاه خــوارزمــی تـهـران در این خصوص به ما میگوید: اکنون در برههای از تاریخ قرار گرفتهایم که به گفته سوروکین، جامعهشناس روسی در برخی جوامع ذهنیت شهودی، معنویتگرایی و باورهای اعتقادی رو به کمرنگ شدن است و ظواهر و مادیات جای معنویات را میگیرد و در چنین جوامعی افراد بیهویت، مصلحتگرا و خودمدار میشوند که در مرحله نخست احترام به خواهر و برادر بزرگتر، سپس احترام به والدین، معلمها، استادان، مسئولان جامعه و پس از آن احترام به معنویات و باورهای دینی کمرنگ میشود که البته این حرمتشکنیها ریشه در بیگانگی با فرهنگ ملی دارد و از کودکستان آغاز میشود.
این جامعهشناس با تأکید بر اهمیت تمدن در جوامع بشری، میافزاید: ژاپنیها معتقدند ما باید ژاپنی باقی بمانیم - یعنی باورها و ارزشهای خود را حفظ کنیم- اما نباید از تمدن غرب عقب بمانیم. از این رو همواره میکوشند پیش از ورود فناوری، فرهنگ استفاده از آن را در جامعه خود نهادینه کنند، به همین دلیل جزو کشورهایی هستند که با وجود استفاده از فناوریهای روز دنیا، فرهنگ و اصالت ملی خود را حفظ کردهاند. اما متأسفانه برخی از مدیران فرهنگی ما در دو دهه اخیر با بیتوجهی به ارزشهای ملی، درون جوانان را از فرهنگ تهی کرده و موجب شدهاند نه تنها ارزشهای ملی بلکه ارزشهای معنوی نیز مورد بیمهری برخی از آنها قرار گیرد که این مسئله موجب افزایش آسیبهای اجتماعی مختلف همچون طلاق، اعتیاد، گرایش نوجوانان بهویژه دختران به مصرف دخانیات، روابط اجتماعی ناسالم، خیانت و امثال آن شده است. حالا با این وضعیت و با وجود این آسیبها بیاحترامی به خانواده، هنجارشکنیهای اجتماعی و بیتفاوتی دربرابر اعتقادات مذهبی از سوی این افراد تعجبی ندارد، چرا که آنها با ارزشهای ملی و مذهبی خود بیگانهاند.
درِ خانهمان را باز گذاشتیم
قرائی مقدم ادامه میدهد: هر خانهای که صاحبش درِ آن را باز بگذارد، باید احتمال ورود دزد را به خانه بدهد. مسئولان فرهنگی ما به جای تولیدات فرهنگی و معرفی بزرگان علم و ادب ایرانی به کودکان و نوجوانان کشور، در دو دهه گذشته در رسانه ملی فرش قرمز برای ورود فیلمها و سریالهای بیمحتوای خارجی پهن کرده بودند و نتیجه آن، این شد که امروز برخی از نوجوانانمان با فرهنگ دینی و مذهبی ما ناآشنا باشند؛ در حالی که حدود ۵۰سال پیش با آنکه نقش رسانه در جامعه بسیار محدود بود، خانوادهها و بزرگترها توانسته بودند با استفاده از شیوههای مختلف – شاهنامهخوانی و شرکت در مراسم سوگواری محرم و صفر، شبهای قدر و دیگر مراسم مذهبی مثل جشن نیمه شعبان - فرهنگ ملی و مذهبی را برای کودکان و نوجوانان نهادینه کنند. به همین دلیل هر سال با آغاز ماه مبارک رمضان و ماه محرم و صفر با آنکه رژیم وقت مخالفتی با فعالیت کابارهها و میخانهها نداشت، به دلیل تأثیر فرهنگی و نقشی که اعتقادات ملی و مذهبی مردم در لایههای مختلف جامعه گذاشته بود، این مراکز تعطیل میشدند. آن سالها حتی اقلیتهای مذهبی از پوشیدن لباسهایی به رنگ قرمز در ایام محرم و صفر خودداری میکردند. زنان بیحجاب پوشش مناسبتری را انتخاب میکردند و بهطور کلی ناخوادآگاه مردم حرمت این ایام را نگه میداشتند، حتی اگر کسی هم مخالف بود یا اعتقادی نداشت به احترام توده مردم رعایت میکرد، اما متأسفانه در سالهای اخیر عدهای به این ارزشها بیتوجه شدهاند که البته بیشترین آسیب متوجه خود آنها شده و در چنین خانوادههایی شاهد انواع آسیبها هستیم که در برخی مواقع سرریز آن به جامعه میریزد و در قالب توهین به سبک زندگی، پوشش و اعتقادات مردم نمود مییابد.
آثار بیتوجهی سکانداران فرهنگی کشور در چند دهه گذشته امروز در کف جامعه مشاهده میشود؛ بهطوری که در اغلب خانوادهها فرزندسالاری جای احترام به بزرگترها را گرفته و سالمندان به بهانه قدیمی بودن سبک تفکرشان مورد بیمهری قرار میگیرند و قُبح طلاق، خیانت و روابط اجتماعی ناسالم در خانوادهها شکسته شده است. البته این هنجارشکنیها از ساختار خانوادهها فراتر رفته و اکنون در اشکال مختلف از مخالفت با حجاب گرفته تا مصرف دخانیات توسط دختران نوجوان در کوچه و خیابان و سایر رفتارهایی که در روزگار نهچندان دور در کشور ما تابو بود، در جامعه بروز کرده و اگر بزرگترها به این رفتارها اعتراض کنند به آنها با برچسب اُمُل بودن، توهین میشود.
وی با اشاره به اینکه فاصله گرفتن از ارزشهای ملی و مذهبی نتیجهای جز بیهویتی به همراه ندارد، اضافه میکند: وقتی انسان از اصل خود دور میشود، پیشینه فرهنگی، اجتماعی و مذهبی خود را به فراموشی میسپارد که این فراموشی موجب میشود الگویی برای زندگی نداشته باشد و ناخودآگاه جذب الگوها و سبک زندگی بیگانه میشود.
به گفته قرائی مقدم رسانه ملی با پخش فیلمهایی که در آن، فرزند به پدر سیلی میزند و برگزاری مناظراتی که مسئولان کشور به یکدیگر توهین میکنند، بهطور غیرمستقیم حرمتشکنی را به جوانان آموزش میدهد و حالا ما باید گلایه کنیم که چرا بعضی جوانان حرمت نگه نمیدارند و یا چرا حرمتشکنی در جامعه رواج یافته است؟
باید در افکار خود خانهتکانی میکردیم
وی ادامه میدهد: ما باید سالها پیش در افکار خود خانهتکانی میکردیم و مسئولان فرهنگی کشور راه علاجی برای وضعیت موجود پیدا میکردند تا امروز جوانانمان به دنبال هویتهای وارداتی از سبک زندگی غربی نبوده و گلایهمند نباشیم که چرا نوجوانان ما بهویژه دخترها سیگار میکشند، بیبندوباری در جامعه رواج یافته، جوانان به اعتقادات دینی بیتوجه شده، با حجاب به مخالفت برخاسته و هویت ملی خود را به فراموشی سپردهاند.
هرچه مسئولان فرهنگی کشور در سالهای گذشته درزمینه تولیدات فرهنگی بهروز و متناسب با نیاز قشر جوان کوتاهی کردند، رسانههای بیگانه به همان نسبت به تولید خوراک فرهنگی متناسب با نظر خود برای کودکان و نوجوانان ما پرداختند و آنها را به سمت و سوی فرهنگ لجامگسیخته غرب هدایت کردند.
زنگها برای ما به صدا درآمدند
این پژوهشگر اجتماعی میگوید: نتایج تحقیقی که سال۱۳۹۵ در مورد آشنایی نوجوانان با ارزشهای ملی و مذهبی انجام دادم، نشان داد در آیندهای نزدیک زنگ آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی برای ما به صدا درمیآید و اکنون همان آینده پیشبینی شده است که اگر والدین، معلمها و سکانداران فرهنگی، طبایع نوجوانی را با توجه به ظرف زمانی آن بهدرستی توصیف و تبیین و برای پاسخگویی به مطالبات آنها، خوراک فرهنگی تولید میکردند امروز شاهد این شکاف نسلی در جامعه نبودیم، چرا که فرهنگ، اعتقاد و رفتار فطری، ارثی و نژادی نیست، بلکه آموختنی است و هر چه امروز در جامعه شاهد آن هستیم و هرآنچه در سالهای اخیر بر سر ما آمده تقصیر خودمان بوده که نسل جوان را اینگونه تربیت کردهایم. متأسفانه ما نه تنها در خانواده بلکه در مدرسه، دانشگاه و رسانهها نتوانستیم فرهنگ ملی و مذهبی را برای این نسل نهادینه کنیم، در نتیجه جوانان و نوجوانان ما مجذوب فرهنگ بیگانه شدهاند و فرهنگ بیگانه همانطور که از نام آن پیداست با ارزشها و اعتقادات ملی و مذهبی ما بیگانه است و نمیتوان رعایت حرمتها را از آن انتظار داشت.
نظر شما